هیچ از جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی غزل 46

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

آثار جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

هیچ کس را هوش عشق تو درسر نشود

1 هیچ کس را هوش عشق تو درسر نشود کش غم هجر تو با مرگ برابر نشود

2 نتوان کشت مرا گر طمع وصل کنم هیچ عاشق بچنین جرمی کافی نشود

3 جان زمن خواهی ودانی که محابانکنم بوسه خواهم و دانم که میسر نشود

4 از دل و دوست بدردم من و میباید ساخت که کسی از دل و از دوست بداور نشود

5 صفت درد دل من زسر زلف بپرس گر ترا از من دلسوخته باور نشود

6 عاشق روی تو شد دل چه ملامت کنمش بچنان رخ که تو داری چکندگر نشود

عکس نوشته
کامنت
comment