- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نگارم عنبر از مه مینماید ز سنبل شکل خرگه مینماید
2 رخ همچون مه او در شب زلف دل گمگشته را ره مینماید
3 غلام آن رخم کِش خط دمیدست که اکنون خود یکی ده مینماید
4 به پیش روی تو مَهْ کیست باری دم طاوس صد مه مینماید
5 گل از تو بو برد پس آورد رنگ ازینش عمر کوته مینماید
6 خیالت داشت حس العهد آخر که ما را روی گهگه مینماید
7 به جانی یک نگه، لیکن به آن شرط که جان بستاند آنگه مینماید