- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گمره عشقم و نبود به من مست گرفت که چنین می بردم او که مرا دست گرفت
2 خاک ره گشتن ما عین سرافرازی بود چشم کوتاه نظر همت ما پست گرفت
3 موج بحر کرم افکند مرادم به کنار ورنه این صید نشاید به دو صد شست گرفت
4 از وجود و عدم یار فراغت دارد هستی ام نیستی و نیستی ام هست گرفت
5 اهلی از عشق تو شد کافر و زنار پرست نام ایمان به زبان بهر زبان بست گرفت