مبند دل به جهان کاین از امیرخسرو دهلوی غزل 896

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

مبند دل به جهان کاین جهان پشیز نیر زد

1 مبند دل به جهان کاین جهان پشیز نیر زد به هیچ چیز مگیرش که هیچ چیز نیرزد

2 اگر چه عاقل داننده بر زمانه بخندد به خنده لب افشان به هیچ چیز نیرزد

3 کلاه مرتبه خویش بین و تنگ مکن دل که با قبای تو نه چرخ یک طریز نیرزد

4 ز رشت خوبی هم صحبتان دهر حذر کن که خوی زشت بدان صحبت عزیز نیرزد

5 مبین به باد و بروتی که نیست مردمی او را به سبلتی که محاسن کم است تیز نیرزد

6 چو حاصل از بی چرخ است هر چه چرخ نگردد گر است حاصل قارون به یک پشیز نیرزد

7 عروس دهر کنیزی ست، خسرو، ار چه دهندت تمام ملک جهان ننگ آن کنیز نیرزد

عکس نوشته
کامنت
comment