باشد ای دل همدمان دوست از اهلی شیرازی غزل 2592

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

باشد ای دل همدمان دوست یار خود کنی

1 باشد ای دل همدمان دوست یار خود کنی تا به دام صحبتش روزی شکار خود کنی

2 ای که با یاران به عشرت برده‌ای عالم ز یاد وه چه یاد از عاشق امیدوار خود کنی

3 آه از آن شادی که ناگه از درم آیی درون بعد از آن کم نا امید از انتظار خود کنی

4 آرزو دارم که گاهی بگذری بر خاک من گرچه میدانم که ننگ از خاکسار خود کنی

5 با حریفانت قرار وصل و اهلی بیقرار شاید ارهم رحمتی بر بیقرار خود کنی

عکس نوشته
کامنت
comment