- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 استاد کُلّ فی الکُلّ شوریده است در شعر تناه نه من برآنم مَردُم همه برآرند
2 از اهل ذوق شیراز خواهم که گاه گاهی با خوب رو نگاری چون کامِ دل برانند
3 هر عضو او که بینند از عضو دیگرش به زان عضو بوسهای چند بر یاد من ستانند
4 وان گاه با سه انگشت آن لذت از لب خویش گیرند و رو به تهران از بهر من پَرانند
5 ذرات آُمانی این هدیۀ روان را زان جا که باز گیرند در قلب من نشانند
6 تا من به ذوق آیم شعر و غزل بخوانم خوبان شعر باید قدر مرا بدانند