1 منصور که در عدلیه قادر شده است دیر آمده زود از مصادر شده است
2 هشتاد و یک ابلاغ خلاف قانون از جانب آن جسور صادر شده است
1 گلرنگ شد در و دشت، از اشکباری ما چون غیر خون نبارد، ابر بهاری ما
2 با صد هزار دیده، چشم چمن ندیده در گلستان گیتی، مرغی به خواری ما
1 چون ز شهر آن شاهد شیرینشمایل میرود در قفایش، کاروان در کاروان، دل میرود
2 همچو کز دنبال او وادی به وادی چشم رفت پیشپیشش اشک هم منزل به منزل میرود
1 ابر چشم از سوز دل تا گریه را سر میکند هرکجا خاکیست از باران خون تر میکند
2 تا ز خسرو آبروی آتش زرتشت ریخت گنج بادآور ز حسرت خاک بر سر میکند
1 قسم به عزت و قدر و مقام آزادی که روح بخش جهان است نام آزادی
2 به پیش اهل جهان محترم بود آنکس که داشت از دل و جان احترام آزادی
1 این ستمکاران که میخواهند سلطانی کنند عالمی را کشته تا یک دم هوسرانی کنند
2 آنچه باقی مانده از دربار چنگیز و نِرُن بار بار آورده و سر بار ایرانی کنند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به