1 عشق گنجینه اسرار الهی باشد گر بدین گنج رسی هر چه تو خواهی باشد
2 نسبت عاشق و معشوق ز یکرنگی خاست کهر با میل کهش از رخ کاهی باشد
3 هر که از نامه دل حرف غم غیر بشست تا قیامت خجل از نامه سیاهی باشد
4 از فلک پایه معراج جمال تو گذشت این کجا مرتبه یوسف چاهی باشد
5 خون ما کز مژه ریزی اگر انکار کنی هر سر موی زبانی به گواهی باشد
6 همه از بحر غمت جان بسلامت بردند کشتی ماست که مایل به تباهی باشد
7 دایم از عکس رخش در دل اهلی نور است شمع من نور الهی است الهی باشد