1 بنگر چگونه کردم بیرون ز جِسم جان را آسان چه سان نُمودم تکلیفِ جان ستان را
2 ای کاش عکس جان داشت، حالا که می نُمودم تقدیمِ یارِ جانی عَبدُالحسین خان را
1 دلم زین عمرِ بیحاصل سرآمد که ریشِ عمر هم کمکم در آمد
2 نه در سر عشق و نه در دل هوس ماند نه اندر سینه یارای نَفس ماند
1 ناظم الدوله روز جمعۀ ما مختصر دودی و دمی داریم
2 منزل حضرت کمال امروز دور هم جمع و عالمی داریم
1 نصرت السلطنه دیوان عدالت را میر صله شعر من از چیست به تأخیر کشید
2 از چه شه زاده حاکم صله شعر مرا جزو اشرار قراداغ به زنجیر کشید
1 آب حیات است پدر سوخته حَبِّ نبات است پدر سوخته
2 وه چه سیه چرده و شیرین لب است چون شکلات است پدر سوخته
1 ای خایه به دست تو اسیرم بنمودهای از جماع سیرم
2 دستم نشود به تخم کَس بند تا باد تو کرده دست گیرم
1 به انگشتان پا از زیر کرسی ز کس ها کرده ام احوال پرسی