زندگانی گر مرا عمری هراسان از فرخی یزدی غزل 29

فرخی یزدی

آثار فرخی یزدی

فرخی یزدی

زندگانی گر مرا عمری هراسان کرد و رفت

1 زندگانی گر مرا عمری هراسان کرد و رفت مشکل ما را بمردن خوب آسان کرد و رفت

2 جغد غم هم در دل ناشاد ما ساکن نشد آمد و این بوم را یکباره ویران کرد و رفت

3 جانشین جم نشد اهریمن از جادوگری چند روزی تکیه بر تخت سلیمان کرد و رفت

4 پیش مردم آشکارا چون مرا دیوانه ساخت روی خود را آن پری از دیده پنهان کرد و رفت

5 وانکرد از کار دل چون عقده باد مشکبوی گردشی در چین آن زلف پریشان کرد و رفت

6 پیش از این‌ها در مسلمانی خدایی داشتم بت‌پرستم آن نگار نامسلمان کرد و رفت

7 با رمیدن‌های وحشی آمد آن رعنا غزال فرخی را با غزل‌سازی غزل‌خوان کرد و رفت

عکس نوشته
کامنت
comment