1 عیسی گذاشت دنیا، قارون اسیر او شد آن بر فلک برآمد این در زمین فرو شد
2 آب حیات وصلت تا روزی که گردد؟ نقد حیات ما را باری به جستجو شد
3 باصولجان عشقت مارا چه چاره باشد جایی که چرخ گردون سرگشته همچو گو شد
4 چون خاک میشود تن خوش وقت آنکه دایم در کوی می فروشان خاک مس سبو شد
5 ساقی ز درد دوشین جز درد سر چه گویی می ده که عمر اهلی ضایع به گفتگو شد
6 حال اهلی که چه شمع از غم دل میسوزد گر نیاید بزبان پیش تو مشروح بود