-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جانا، روان کن راحتی، ای راحت جان همه با ما همه تلخی مکن، ای شکرستان همه
2 تو مست و غلتان تو به تو، زلف پریشان مو به مو جان بادگران سو به سو، گرد سرت جان همه
3 غم دارم و دل ریش از آن، بیخوابی من بیش از من میگفت حالم پیش از آن خواب پریشان همه
4 زان روی چون مهتاب خوش یکدم نکردم خواب خوش از تو نخوردم آب خوش، ای آب حیوان همه
5 تو خفته شبها بیخبر خلقی به فریاد سحر من جان خود سازم سپر در پیش پیکان همه
6 ای درد تو مهمان من، مهمان دردت جان من درد تو تنها ز آن من، درمان تو ران همه
7 خسرو ز جان سوخته گم گشته صبر آموخته وقتی شد آخر دوخته چاک گریبان همه