زشت است کان نکورو از حد برد از اهلی شیرازی غزل 69

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

زشت است کان نکورو از حد برد جفا را

1 زشت است کان نکورو از حد برد جفا را گر بد نیاید او را طاقت نماند ما را

2 تا چند عاشقان را خوبان به رشک سوزند یارب جزای خودده این قوم بی وفا را

3 افسوس ای عزیزان کز بهر بی وفایی بیگانه کردم از خود یاران آشنا را

4 چون کوهکن نیابد شیرین کسی وگرنه فرهاد بر تراشد چون او ز سنگ خارا

5 گر پارساست دلبر گومی منوش با کس نا خون بجوش ناید رندان پارسا را

6 هرچند کز غم آخر بر باد داد خاکم بر دل مباد گردی آن کعبه صفا را

7 از دوستان شکایت اهلی نه شرط یاری است یا ترک دوستی کن یا دل بنه جفا را

عکس نوشته
کامنت
comment