این نیست عرق کز رخ آن ماه جبین از فرخی یزدی غزل 38

فرخی یزدی

آثار فرخی یزدی

فرخی یزدی

این نیست عرق کز رخ آن ماه جبین ریخت

1 این نیست عرق کز رخ آن ماه جبین ریخت خورشید فلک رشته پروین به زمین ریخت

2 دیگر مزن از صلح و صفا دم که حوادث در خرمن ابناء بشر آتش کین ریخت

3 زهری که ز سرمایه به دم داشت توانگر در کام فقیران به دم بازپسین ریخت

4 هر قطره شود بحری و آید به تلاطم این خون شهیدان که به نزهتگه چین ریخت

5 از نقشه گیتی شودش نام و نشان محو هر کس که پی محو بشر طرح چنین ریخت

6 با اشک روان توده زحمتکش دنیا در دامن صد پاره خود در ثمین ریخت

7 هر خاک مصیبت که فلک داشت از این غم یکجا به سر فرخی خاک نشین ریخت

عکس نوشته
کامنت
comment