1 نیست شهری چو شهر اصفاهان بحقیقت ز شهرهای عراق
2 که ببینی درو خساست و بخل که نیابی درو دروغ و نفاق
3 خواجگانی بنام و ننگ درو هر یکی حاکمی علی الاطلاق
4 همه را خواجگی باستعداد همه را سروری باستحقاق
5 هم دهنده همه ولی دشنام هم خورنده همه ولیک اطلاق
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 ای کلک نقشبند تو آرایش جهان وی لفظ دلگشای تو آسایش جنان
2 ای نکته بدیع تو خوشتر ز آرزو وی گفته رفیع تو بر تر ز آسمان
1 در آمد ازدرم آنشمع بررخان آتش مرا فتاد چو پروانه بر روان آتش
2 نشست پیشم سرمست و جام می بردست میی که شعله او زد بقیروان آتش
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **