گر بود یوسفش گرانجانی از اهلی شیرازی غزل 1357

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

گر بود یوسفش گرانجانی

1 گر بود یوسفش گرانجانی بگرانجانی خود ارزانی

2 وقت آن خوش که از سبکروحیست همچو ساغر گشاده پیشانی

3 تا نگردد ز گریه دیده سپید نشکفد نو بهار روحانی

4 ایگل از خود ملاف کان عارض گر به بینی ورق بگردانی

5 هر که خود را نکشت روز وصال میکشد آخرش پشیمانی

6 از سر زلف یار رشته صبر گم کنی هر دم از پریشانی

7 اهلی از هجر دل بمردن نه مرده بهتر که زنده درمانی

عکس نوشته
کامنت
comment