- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بود که گریه بشوید خط گناه مرا سفید روی کند نامه سیاه مرا
2 اگرچه خرمن عقلم بسوخت در ره عشق خوشم که برق کرم پاک کرده راه مرا
3 خیال روی تو بست آنقدر بچشمم نقش که لوح صورت چین کرد قبله گاه مرا
4 گهی که خرمن گل خوشه چین عارض تست چه رنگ باشد ازو چهره چو کاه مرا
5 حذر نکر رقیب زابر گریه من مگر به چشم نیاورد دود آه مرا
6 گناه اهلی از آن شد که دوست عفو کند مگر شفیع کند اشک عذر خواه مرا
7 فلک چو اهلی از آنم بچنگ بخت نماند که داد عشق تو صد گونه انفعال مرا