می خور که در سرای جهان از اهلی شیرازی غزل 1356

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

می خور که در سرای جهان نیست محکمی

1 می خور که در سرای جهان نیست محکمی با داست چون حباب درین خانه خرمی

2 می خور که سنگ حادثه خواهد شکست گر شیشه سپهری و گر ساغر جمی

3 ساقی بیا که دیو اجل در سرای ماست صدگونه چاره ساخته بیچاره آدمی

4 گر در وجود ماست شکستی چو مه چه غم خورشید عشق را نرسد دره یی کمی

5 ای مرهم دل از سرما سایه وا مگیر کافاق سر بسر همه زخم و تو مرهمی

6 دردی ز پیر میکده ساقی بما رسان چون ما سگ دریم و تو در خانه محرمی

7 دروایی که هر چه بود سنگ فتنه است اهلی سگ توام که عجب مست و بیغمی

عکس نوشته
کامنت
comment