- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به لب از شوق صدره بیش جان نامه می آید که حرفی از دهانش بر زبان خامه می آید
2 نمی دانم به پایان چون برم وصف میانش را که در هر حرف، مویی بر زبان خامه می آید
3 اگر خواهی سر مویی نپیچد سر ز فرمانت به خاموشی زبانی چون زبان شانه می باید