- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ایندل که ببند زلف در بستست بس جان که بتیغ خشم خود خستست
2 بستست نقاب مشگ بر رویت زان ماه طلسم خویش بشکستست
3 دل باغم تو در آمدست از پای بگذر زسرش که این نه آن دستست
4 شاید که دلم ز خرمی بگسست تا او بچه زهره در تو پیوستست
5 چشم ارز لب تو دوش می خوردست انکار مکن هنوز هم مستست
6 فی الجمله رخ تو آفتی صعبست هرکس که ندید روی تو رستست