1 در مسلک مالک ملکی سالک شد از عشق به ملک آن ملک هالک شد
2 آورد فشار چون به مستأجر خویش نامش بزبان دوزخی مالک شد
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 با تو در پرده دلم راز و نیازی دارد کس ندانست که در پرده چه رازی دارد
2 بر سر زلف تو دارد هوس چنگ زدن دست کوتاه من امید درازی دارد
1 آن دسته که سرگشته سودای جنونند پا تا به سر از دایره عقل برونند
2 دانی که بود رهرو آزادی گیتی آنانکه در این بادیه آغشته بخونند
1 در شرع ما که قاعده اختصاص نیست حق عوام نیز قبول خواص نیست
2 دیگر دم از تفاوت شاه و گدا مزن بگزین طریقهای که در آن اختصاص نیست
1 قسم به عزت و قدر و مقام آزادی که روح بخش جهان است نام آزادی
2 به پیش اهل جهان محترم بود آنکس که داشت از دل و جان احترام آزادی
1 این ستمکاران که میخواهند سلطانی کنند عالمی را کشته تا یک دم هوسرانی کنند
2 آنچه باقی مانده از دربار چنگیز و نِرُن بار بار آورده و سر بار ایرانی کنند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به