صبحدمان، ازمی گل بوی مست از اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

صبحدمان، ازمی گل بوی مست

1 صبحدمان، ازمی گل بوی مست همچو نسیم سحرازجا به جست

2 خواب نهان، در سر شهلای شوخ تاب عیان، در سر مرغول شست

3 خانه بهم بر زده چون عهد ترک زلف بهم درشده چون غول مست

4 ساقی آزاده، ستاده بپای باقی دوشین می نوشین بدست

5 راه حزین میزد و آوای نرم چنگ ارم در برو آهنگ پست

6 در شرر ساغر و زنّار وار چشم من از صورت او بت پرست

7 گفت: که بر دست و لب من بنقد بوسه شش داری و باده سه شست

8 با زر، ساقی بستد جام می تا دل من سوخته برهم نشست

9 تا، بدولب هست کنیم آنچه نیست تا، به دومی نیست کنیم آنچه هست

10 پرده در این باب نباید درید توبه در این راه، نباید شکست

11 تیغ بر آهیخت و لیکن نزد تیر بیانداخت و لیکن نه خست

عکس نوشته
کامنت