- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به رخ تو مهجبینان حسدست یکبهیک را تو چه آدمی که باشد به تو رشک صد ملک را
2 ندهد کس از شهیدان به تو شوخ یاد اگرنه نفس تو زنده سازد چو مسیح یکبهیک را
3 بر تو دیدهبانی به ره امید دارم نه بهر زه مینشانم به دو دیده مردمک را
4 منم اوفتاده موری به ره سمندت اما نه تو راست رحم بر من نه سمند تیزتک را
5 نه فراغتی ز عشقم نه سعادتی ز بختم نه ارادتی به راهم نه کرامتی فلک را
6 به جفا چو چشم مستش جگرم کباب سوزد تو لبش نگه کن ای دل مشکن حق نمک را
7 به سیهدلی شکایت نتوان ز عشق اهلی چو زر تو قلب باشد چه گنه بود محک را