1 در موسم گل طرف چمن میخواهم با خویش گلی غنچهدهن میخواهم
2 دیروز دلم شکست و کردم توبه و امروز دل توبهشکن میخواهم
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 گر پریشان خم گیسوی تو از شانه نبود هر خمی منزل جمعی دل دیوانه نبود
2 تیشه بر سر زد فرهاد و چو شیرین جان داد دیگران را مگر این همت مردانه نبود
1 همین بس است ز آزادگی نشانه ما که زیر بار فلک هم نرفته شانه ما
2 ز دست حادثه پامال شد به صد خواری هر آن سری که نشد خاک آستانه ما
1 خرم آن روزی که ما را جای در میخانه بود تا دل شب بوسه گاه ما لب پیمانه بود
2 عقده های اهل دل را مو به مو می کرد باز در کف مشاطه باد صبا گر شانه بود
1 قسم به عزت و قدر و مقام آزادی که روح بخش جهان است نام آزادی
2 به پیش اهل جهان محترم بود آنکس که داشت از دل و جان احترام آزادی
1 این ستمکاران که میخواهند سلطانی کنند عالمی را کشته تا یک دم هوسرانی کنند
2 آنچه باقی مانده از دربار چنگیز و نِرُن بار بار آورده و سر بار ایرانی کنند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به