1 از نفس توسن خود ایمن مشو گر او را بر آخور ریاضت صد سال بسته باشی
2 در وقت خشم و شهوت با اینهمه ریاضت زنجیر بگسلاند در فحش بی تحاشی
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 به تاج عشق سر آدمی عزیز بود اگرنه عشق بود آدمی چه چیز بود
2 تمیز خدمت اصحاب دل سگ آدم کرد سگ است بهتر از آن کس که بی تمیز بود
1 ای تازه گل که بوی خوشت دم ز روح زد خرم کسی که با تو شراب صبوح زد
2 در حیرتم که خاک درت از چه گل نساخت اشکم که تخته بر سر طوفان نوح زد
1 سر به جای پای در میخانه میباید نهاد جای مردان را قدم مردانه میباید نهاد
2 گر خراباتی و مستی جامهٔ رندی بپوش ورنه این زهد و ورع در خانه میباید نهاد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **