🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی
اهلی شیرازی

تنم زبانه آتش ز سوز جان از اهلی شیرازی قصیده 39

قصیده 39 ام از 2632 قصاید

تنم زبانه آتش ز سوز جان دارد

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33

1 تنم زبانه آتش ز سوز جان دارد چه حاجت است بگفتن که خود زبان دارد

2 چو تار چنگ دل من ضعیف شد از درد چنان که باد بر او گر وزد فغان دارد

3 شب از فراق تو دود دلم بماه رسید هنوز روی من از آه من نشان دارد

4 هلاک خسته دلم زان لب است و میخواهم که هر چه دل طلبد خسته رازیان دارد

5 هزار بار مرا کشت و زنده کرد آن چشم که مرگ و زندگی از غمزه تو امان دارد

6 ستاره ایست عجب آفتاب رخسارت که کوکب همه خوبان از آن قران دارد

7 به کنیم از مژه چشمت ای کمان ابرو هزار ناوک خونریز در کمان دارد

8 تو گر چه شاهی و دل بنده آن ستم بیند که حالی از تو زند داد و جای آن دارد

9 دگر ز قبله روی تو یاد نارد باز دلم که روبدر زبده زمان دارد

10 جهان فضل و کرم میر سعد دین اسعد که عالم از نفس او نسیم جان دارد

11 ز علم غیب بعیسی دمی سخن گوید چنان روان که تو گویی مگر روان دارد

12 اگر بهر سر موی از معانیش پرسی هزار نکته بهر صد بیان دارد

13 در آن مقام که اسب سخن همی تازد اگر عنان نکشد خود که همچنان دارد

14 نه آسمان کرم گویمش که دریایی است که از حباب بهر کف صد آسمان دارد

15 گهرفشان چو شود دست خرمن افشانش زمین ز نظم گهر شکل کهکشان دارد

16 هر آن گدا که بر او ابر رحمتش بارد بدامن از کرمش بحر بیکران دارد

17 اگر گداست ازاو رو در آسمان بدعاست وگر شه است ازوسر بر آستان دارد

18 ایا بلند جنایی که هیچ چیز نماند کز آفتاب ضمیرت فلک نهان دارد

19 تو آن کسی که خرد عقل اولت خواند یقین تست هر آنچ آدمی گمان دارد

20 اگر بلطف بگویی نسیم انفاست چو باد روح فزا بوی گلستان دارد

21 وگر به قهر بر آری نفس چو باد سموم زبانه غضبت تیغ جان ستان دارد

22 ز صولت ار همه رویین تن است همچو جرس کسیکه با تو سخن کرد دل طپان دارد

23 ز پاس شرع تو دیو رجیم غارت دل نمیکند که فسون خوان ازو ضمان دارد

24 رسید ضبط تو جایی که گرگ قانع شد به نیم خورده که لطف از سگ شبان دارد

25 سکندر کرمت سفره یی کشد هر دم که هر کناره خوانی هزار نان دارد

26 جهان اگرچه تو را پرورد تو آن نخلی که منت کرم از سایه ات جهان دارد

27 خزان باغ محبت بهار خرمی است بهار خصم تو خاصیت خزان دارد

28 گل مراد نچیند حسود تو هرچند که همچو شاخ خزان دست زرفشان دارد

29 عدوی جاه تو بیچاره چون گل زرد است که زهر خنده برنگ چو زعفران دارد

30 چنانکه ز آتش سوزنده در نی افتد تاب حسود خسته دلت تب در استخوان دارد

31 بیمن مدح تو مدحش از آن کنند اهلی که مادح کرمت جای مدح خوان دارد

32 همیشه تاکه بحکم قضا درین ایوان هلال عید ز طغرای زر نشان دارد

33 مه صیام مبارک ترا و عید سعید خدایت از همه آفات در امان دارد

شعر قالب : قصیده سبک : هندی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تنم زبانه آتش ز سوز جان دارد

شاعر شعر تنم زبانه آتش ز سوز جان دارد چه کسی است ؟

شاعر شعر تنم زبانه آتش ز سوز جان دارد اهلی شیرازی می باشد.

شعر تنم زبانه آتش ز سوز جان دارد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر تنم زبانه آتش ز سوز جان دارد چیست ؟

قالب شعر تنم زبانه آتش ز سوز جان دارد قصیده است

سبک شعر تنم زبانه آتش ز سوز جان دارد چیست ؟

سبک شعر تنم زبانه آتش ز سوز جان دارد سبک هندی است

مضمون اصلی شعر تنم زبانه آتش ز سوز جان دارد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
اهلی شیرازی

تنم زبانه آتش ز سوز جان از اهلی شیرازی قصیده 39

قصیده 39 ام از 2632 قصاید
بنر