امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

عاشق شدم و محرم این از امیرخسرو دهلوی غزل 1271

غزل 1271 ام از 2198 غزلیات

عاشق شدم و محرم این کار ندارم

1 عاشق شدم و محرم این کار ندارم فریاد که غم دارم و غمخوار ندارم

2 آن عیش که یاری دهدم صبر ندیدم وان بخت که پرسش کندم یار ندارم

3 بسیار شدم عاشق و دیوانه از این پیش آن صبر که هر بار بد این بار ندارم

4 یک سینه پر از قصه هجر است، و لیکن از تنگدلی طاقت گفتار ندارم

5 چون راز برون نفتدم از پرده که هر چند گویند مرا گریه نگهدار، ندارم

6 این کوری چشمم غم نادیدن یارست ورنه غم این چشم گهر بار ندارم

7 گویند که بیدار مدار این شب غم را اندازه من نیست که بیدار ندارم

8 دارم غم دیدار تو بسیار نه اندک لیکن غم خود اندک و بسیار ندارم

9 جانا، چو دل خسته به سودای تو دارم او داند و سودای تو، من کار ندارم

10 خونریز شگرف است لبت، سهل نگیرم مهمان عزیز است غمت، خوار ندارم

11 دارم هوس زیستنی نیز، ولیکن پروانه آن لعل شکربار ندارم

12 مرگم ز تو دور افگند، اندیشه ام اینست اندیشه از این جان گرفتار ندارم

13 خون شد دل خسرو ز نگه داشتن راز چون هیچ کسی محرم اسرار ندارم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عاشق شدم و محرم این کار ندارم

شاعر شعر عاشق شدم و محرم این کار ندارم چه کسی است ؟

شاعر شعر عاشق شدم و محرم این کار ندارم امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر عاشق شدم و محرم این کار ندارم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر عاشق شدم و محرم این کار ندارم چیست ؟

قالب شعر عاشق شدم و محرم این کار ندارم غزل است

مضمون اصلی شعر عاشق شدم و محرم این کار ندارم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
بنر