دل زارم که عمرش جز دمی نیست از فرخی یزدی غزل 35

فرخی یزدی

آثار فرخی یزدی

فرخی یزدی

دل زارم که عمرش جز دمی نیست

1 دل زارم که عمرش جز دمی نیست دمی بی یاد روی همدمی نیست

2 بیاد همدم این یکدم تو خوش باش که این دم هم دمی هست و دمی نیست

3 در این عالم خوشم با عالم عشق که در عالم به از این عالمی نیست

4 ندارد صبح عیدی دور گردون که پیش آهنگ شام ماتمی نیست

5 بسی ناگفتنی ها دارم اما نمی گویم به کس چون محرمی نیست

6 فشاندم بسکه خون از چشمه چشم به چشم خون فشان دیگر نمی نیست

7 به تیغم چون زدی تیغ دگر زن که جز این زخم ما را مرهمی نیست

عکس نوشته
کامنت
comment