- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از جوش گریه دارم پیشت خروش امشب بنشین تو لیک سویم بنشان ز جوش امشب
2 دوش از خمار هجرت صد درد سر کشیدم پیش آ که عرض دارم احوال دوش امشب
3 عمری شراب خوردی با همدمان دردی با دردمند خود هم جامی بنوش امشب
4 از بهر غمزه دیشب هوش آنچنان ربودی کاعجاز صد مسیحا نارد بهوش امشب
5 دوش از میان یاران سر گوشیت بمن بود از ناز می نیاری نامم به گوش امشب
6 صوفی چو با تو رقصد چون خرقه را نبخشد در پوست هم نگنجد پشمینه پوش امشب
7 اهلی مگو که نبود جانبخش جز مسیحا دیدم من آن کرامت از میفروش امشب