فرخی یزدی

فرخی یزدی

فرخی یزدی
فرخی یزدی

گر پریشان خم گیسوی تو از شانه از فرخی یزدی غزل 101

غزل 101 ام از 590 غزلیات

گر پریشان خم گیسوی تو از شانه نبود

1 گر پریشان خم گیسوی تو از شانه نبود هر خمی منزل جمعی دل دیوانه نبود

2 تیشه بر سر زد فرهاد و چو شیرین جان داد دیگران را مگر این همت مردانه نبود

3 گر به کنج دل من غیر غمت راه نیافت جای آن گنج جز این خانه ویرانه نبود

4 جذبه عشق مرا برد بجائی که ز وصل فرق بین فرق و محرم و بیگانه نبود

5 خرم آن شب که ز پیمانه چو پیمان بستی شاهد ما و تو جز شاهد پیمانه نبود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر پریشان خم گیسوی تو از شانه نبود

شاعر شعر گر پریشان خم گیسوی تو از شانه نبود چه کسی است ؟

شاعر شعر گر پریشان خم گیسوی تو از شانه نبود فرخی یزدی می باشد.

شعر گر پریشان خم گیسوی تو از شانه نبود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر گر پریشان خم گیسوی تو از شانه نبود چیست ؟

قالب شعر گر پریشان خم گیسوی تو از شانه نبود غزل است

مضمون اصلی شعر گر پریشان خم گیسوی تو از شانه نبود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.