گر چو شمعم بکشی زنده بیک از اهلی شیرازی غزل 1344

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کنی

1 گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کنی خنده یی کن که رگ مرده من زنده کنی

2 گر بدین شکل و شمایل گذری بر یوسف با همه سلطنتش بار دگر بنده کنی

3 رحمتی کن که برآری چو گل از خاک مرا چند چون نرگسم از غصه سرافکنده کنی

4 در میخانه برندان بگشا کعبه بهل کعبه آنست که غمخواری درمانده کنی

5 پرده بر اهلی دلسوخته چون لاله مدر سهل باشد که دلی سوخته شرمنده کنی

عکس نوشته
کامنت
comment