- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کنی خنده یی کن که رگ مرده من زنده کنی
2 گر بدین شکل و شمایل گذری بر یوسف با همه سلطنتش بار دگر بنده کنی
3 رحمتی کن که برآری چو گل از خاک مرا چند چون نرگسم از غصه سرافکنده کنی
4 در میخانه برندان بگشا کعبه بهل کعبه آنست که غمخواری درمانده کنی
5 پرده بر اهلی دلسوخته چون لاله مدر سهل باشد که دلی سوخته شرمنده کنی