- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر رخت از جهان بیرون نهی به ازین تر دامنان گر وا رهی به
2 تماشا گاه جانت بس فراخست اگر زین تنگنا بیرون جهی به
3 گل امید ازینان نشکفد هیچ اگر خار دل خود کم نهی به
4 چوقوت شمع هم از شمع باشد حقیقت عمر او را کوتهی به
5 بگرد بید بی بر چند گردی غرض سایه است هم سروسهی به
6 زدونان سوی صاحبدولتی پوی که تیزخواجه از ریش رهی به
7 تملق کن چو دشمن گشت غالب چو درمانی ز شیری روبهی به
8 بهی کن گر کسی بد کرد با تو که داند هر کسی کز بد بهی به
9 نباید عیبم ار چیزی ندارم که دست سرو آزاده تهی به
10 زعلم و حکمتت کاری نیاید برو هم ابلهی کن کابلهی به