1 گر رشته سعی و کار پیوند شود افکار عموم شاد و خرسند شود
2 با بودجه کافی و جدیت ما باید بلدیه آبرومند شود
1 در سیاست آنکه شاگرد است طفل مکتبی را کی به استادی تواند خویش سازد اجنبی را
2 این وجیهالملهها هستند قاصر یا مقصر برکنید از دوششان پاگون صاحب منصبی را
1 جان من تنها نه خوبان را صباحت لازم است غیر خوبی خوبرویان را ملاحت لازم است
2 مرد با آزرم را در پیش مردم آب نیست تا دو نان گیری از این دونان وقاحت لازم است
1 آنکه آتش برفروزد آه دل افروز ماست وآنکه عالم را بسوزد ناله جان سوز ماست
2 بر سر ما پا مزن منعم که چندی بعد از این طایر اقبال و دولت مرغ دست آموز ماست
1 این ستمکاران که میخواهند سلطانی کنند عالمی را کشته تا یک دم هوسرانی کنند
2 آنچه باقی مانده از دربار چنگیز و نِرُن بار بار آورده و سر بار ایرانی کنند
1 قسم به عزت و قدر و مقام آزادی که روح بخش جهان است نام آزادی
2 به پیش اهل جهان محترم بود آنکس که داشت از دل و جان احترام آزادی