- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر که تأمین شود از دست غم آزادی ما می رود تا به فلک هلهله شادی ما
2 ما از آن خانه خرابیم که معمار دو دل نیست یک لحظه در اندیشه آبادی ما
3 بسکه جان را به ره عشق تو شیرین دادیم تیشه خون می خورد از حسرت فرهادی ما
4 داد از دست جفای تو که با خیره سری کرد پامال ستم مدفن اجدادی ما
5 آنچنان شهره به شاگردی عشق تو شدیم که جنون سر خط زر داد به استادی ما
6 فرخی داد سخندانی از آن داد که کرد در غزل بندگی طبع خدادادی ما