کاشکی ز اول بمن این کینه از اهلی شیرازی غزل 1329

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

کاشکی ز اول بمن این کینه داری داشتی

1 کاشکی ز اول بمن این کینه داری داشتی تا دلم در کف عنان اختیاری داشتی

2 رخ ز من میتابد اکنون وه چه سان یاد آورم آنکه بر آمد شد من اتنظاری داشتی

3 شد دلم محروم ازو با آنکه از نزدیکیش گه خیال بوسه گه میل کناری داشتی

4 خود چو نقصان آمدی با قدر آنسلطان حسن گر چو من مسکین گدای خاکساری داشتی

5 جرم یاران نیست اهلی را گناه از طالع است ورنه همچون دیگران او نیز یاری داشتی

6 ای همنفس تفحص حالم چه میکنی خودرا چرا به بیهده محزون کند کسی

7 انصاف نیست اهلی اگر با چنین غمی در دور من حکایت مجنون کند کسی

عکس نوشته
کامنت
comment