قدری از جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی مقطع 30

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

آثار جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

قدری می صاف کهنی خواسته بودم

1 قدری می صاف کهنی خواسته بودم زانکسکه اگر راست بگویم نه کسی بود

2 امروز فرستاد یکی شیشه آبم چونانکه بهر قطره او در مگسی بود

3 از زنگ تو گفتی ز دل او نسبی داشت وز گند تو گفتی زدهانش نفسی بود

4 چون دیدم ازینگونه پشیمان شدم الحق دانستم کان خارج و بد ملتمسی بود

5 گفتم که بدو باز برو عذر بخواهش گو خواهش دوشینه ماهم هوسی بود

6 آخر من بی آب نه در بادیه بودم اینقدر بهر حال مرا دسترسی بود

7 آن از پی مستیم همی بایست ار نه ما را بچه خانه ازان جنس بسی بود

عکس نوشته
کامنت
comment