امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

خواهم که سیر بینم از امیرخسرو دهلوی غزل 1174

غزل 1174 ام از 2198 غزلیات

خواهم که سیر بینم روی چو یاسمینش

1 خواهم که سیر بینم روی چو یاسمینش لیک آفتی ست فتنه، می ترسم از کمینش

2 بسیار زهد و توبه باطل شد از لبانش فتنه ست آنکه گه گه بینند شرمگینش

3 دل رفت و روزها شد کز وی خبر نیامد ای دور مانده چونی در زلف عنبرینش

4 طاقت ندارد آن رخ از نازکی نفس را ای باد تند مگذر بر برگ یاسمینش

5 ای جامه دار، ازینسان چستش مبند یکتا کز بخیه نقش گیرد اندام نازنینش

6 باری به تیغ راندن آن ساعدش ببینم خیز، ای رقیب بدخو، بر مال آستینش

7 گویند شادمان شو شستی، ز غمزه او من پشتیی که دارم کایمن شوم ز کینش؟

8 من خود ز بهر خوبی بر روی او نیارم لیکن تو گفت بشنو، بدخو مکن چنینش

9 خسرو، به یک نظاره دل را به باد دادی گر جان به کارت آید بار دگر مبینش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خواهم که سیر بینم روی چو یاسمینش

شاعر شعر خواهم که سیر بینم روی چو یاسمینش چه کسی است ؟

شاعر شعر خواهم که سیر بینم روی چو یاسمینش امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر خواهم که سیر بینم روی چو یاسمینش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر خواهم که سیر بینم روی چو یاسمینش چیست ؟

قالب شعر خواهم که سیر بینم روی چو یاسمینش غزل است

مضمون اصلی شعر خواهم که سیر بینم روی چو یاسمینش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر