- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خود بخود خواستم اینعشق علی الله چکنم محنت من ز من آمد گله زانمه چکنم
2 نتوان خوردغم ار در ره او کشته شوم صد هزارند چو من کشته درین ره چکنم
3 همه دم گوئی از خشم که جانت ببرم چند گوئی ببر و باز رهان وه چکنم
4 پردلی شرط نباشد چوره عشق روی من و زلف تو توکلت علی الله چکنم
5 عمر بگذشت مرا و تو همیگوئی صبر ور اجل دامن من گیرد ناگه چکنم
6 برمن آنست که تا روز نخسبم زغمت چون تو از ناله من نیستی آگه چکنم
7 دورباد، ارتو جز از من بکسی درنگری پس ببینی بحقیقت که من آنگه چکنم