امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

چندین شبم گذشت به از امیرخسرو دهلوی غزل 1176

غزل 1176 ام از 2198 غزلیات

چندین شبم گذشت به کنج خراب خویش

1 چندین شبم گذشت به کنج خراب خویش نوری ندادیم شبی از ماهتاب خویش

2 رویی چنان مپوش ز عشاق کاهل دل از تشنگان دریغ ندارند آب خویش

3 دی سیر دیدم آن رخ و گشتم خراب، لیک نشناخت جان تشنه قیاس شراب خویش

4 او حال پرسد از من و گریه دهد جواب فریاد من ز گریه حاضر جواب خویش

5 معموره مراد چه گویم که جان من؟ خو کرد با خرابه عیش خراب خویش

6 از عشق سوختم، چه کنم چون ز روز بد صبح دروغ می دمدم ز آفتاب خویش

7 بینم شبت به خواب وز مستی و بیخودی گویم به درد با در و دیوار خواب خویش

8 گر نه کباب کردن دلها شدش حلال آن مست را بحل نکنم من کباب خویش

9 گر نزد دوست کشتن عاشق صواب شد خسرو نه دوستیست که جوید صواب خویش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چندین شبم گذشت به کنج خراب خویش

شاعر شعر چندین شبم گذشت به کنج خراب خویش چه کسی است ؟

شاعر شعر چندین شبم گذشت به کنج خراب خویش امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر چندین شبم گذشت به کنج خراب خویش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر چندین شبم گذشت به کنج خراب خویش چیست ؟

قالب شعر چندین شبم گذشت به کنج خراب خویش غزل است

مضمون اصلی شعر چندین شبم گذشت به کنج خراب خویش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر