- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گفتم به جوانکی مُفَرَّنگ کای در خم و چم بسان خرچنگ
2 برگو زِ سِبیل خود چه دیدی کاین سان دم گوش او بریدی
3 گفتا که سبیل بنده روزی دزدیده کون غیر گوزی!
4 چون دزدی او به چشم دیدم زان رو دُم و گوش او بریدم!