دلم امروز چون قمری سر نالیدنی از فرخی یزدی غزل 92

فرخی یزدی

آثار فرخی یزدی

فرخی یزدی

دلم امروز چون قمری سر نالیدنی دارد

1 دلم امروز چون قمری سر نالیدنی دارد مگر آن سرو قد فردا به خود بالیدنی دارد

2 چو من در این چمن جز غنچه دلتنگی نشد پیدا که در شب گر خورد خون صبحدم خندیدنی دارد

3 ز حسن بی بقا ای گل مکن خون در دل بلبل که دست انتقام باغبان گل چیدنی دارد

4 رمیدن دید بس در زندگانی این دل وحشی به مرگ ناگهانی میل آرامیدنی دارد

5 دلم از دیدن نادیدنی‌ها کی شود غمگین که این نادیدنی‌های جهان هم دیدنی دارد

عکس نوشته
کامنت
comment