1 در آینه تا نگاه کردم یک موی سفید خویش دیدم
2 زاندیشه ضعف و بیم پیری در آینه نیز ننگریدم
3 امروز بشانه در ازان موی دیدم دو سه تار و برطپیدم
4 شاید که خورم غم جوانی کز پیری خود خبر رسیدم
5 زایینه معاینه بدیدم وزشانه بصد زبان شنیدم
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 زهی ز رای تو روشن جهان تیغ و قلم فلک بدست تو داده عنان تیغ و قلم
2 قوام دین سر احرار و اختیار ملوک که نیست جز تو کسی قهرمان تیغ و قلم
1 عفیف دین در ازه، دعا همیگویم اگر چه ما را از وی گله است صد خروار
2 بهیچ رقعه و نامه سلام ما ننوشت زهی درازه زن روسبی لوطی خوار
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به