فرخی یزدی

فرخی یزدی

فرخی یزدی
فرخی یزدی

به کوی ناامیدی شمع‌آسا محفلی از فرخی یزدی غزل 153

غزل 153 ام از 590 غزلیات

به کوی ناامیدی شمع‌آسا محفلی دارم

1 به کوی ناامیدی شمع‌آسا محفلی دارم ز اشک و آه خود در آب و آتش منزلی دارم

2 بلا و محنت و رنج و پریشانی و درد و غم هزاران خرمن از کشت محبت حاصلی دارم

3 شد از دارالشفای مرگ، درمان درد مهجوری برای درد خود زین پس علاج عاجلی دارم

4 چو گل شد ز آب چشمم خاک کویت، از درم راندی نگفتی من در آنجا حق یک آب و گلی دارم

5 اگر عدلیه حکم تخلیت اول کند اجرا من بی‌خانمان آخر خدای عادلی دارم

6 تو از بیداد گل می‌نالی و من از گل‌اندامی تو ای بلبل اگر داری دلی من هم دلی دارم

7 گره شد گریه از غم در گلوی فرخی آنسان که نتواند به آسانی بگوید مشکلی دارم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به کوی ناامیدی شمع‌آسا محفلی دارم

شاعر شعر به کوی ناامیدی شمع‌آسا محفلی دارم چه کسی است ؟

شاعر شعر به کوی ناامیدی شمع‌آسا محفلی دارم فرخی یزدی می باشد.

شعر به کوی ناامیدی شمع‌آسا محفلی دارم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر به کوی ناامیدی شمع‌آسا محفلی دارم چیست ؟

قالب شعر به کوی ناامیدی شمع‌آسا محفلی دارم غزل است

مضمون اصلی شعر به کوی ناامیدی شمع‌آسا محفلی دارم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.