- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دیشب از غم تا سحرگه آه سردی داشتم آه سردی داشتم آری که دردی داشتم
2 سرخ روئی یافتم از دولت بیدار چشم ورنه پیش از اشکباری رنگ زردی داشتم
3 زورمندی بین که تنها پهلوان عشق بود گر به میدان محبت هم نبردی داشتم
4 از رفیقان سفر ماندم عقب فرسنگها یاد از آن روزی که پای ره نوردی داشتم
5 باغ و ورد عاشقان نبود بغیر از داغ و درد داغ و دردی دوش همچون باغ و وردی داشتم
6 تیشه بالای سر فرهاد خونها خورد و گفت وه چه صاحب درد شیرین کار مردی داشتم