-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من لایق آن نیستم تا یار همرازم کنی ای من سگت خواهم دمی پیش خود آوازم کنی
2 گاهم کنی خندان نظر گویم شدی یارم دگر چشمی بگردانی دگر بیگانه تر بازم کنی
3 تو میروی با دیگران خندان لب و بازیکنان من منتظر تا ناگهان چشمی بصد نازم کنی
4 شبها تو در خواب ایپسر من منتظر بر خاک در باشد برون آیی سحر بر رو دری بازم کنی
5 اهلی از آنشمع چگل دل را بسوزی متصل پروانه وار از داغ دل بی بال و پروازم کنی