-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا کی، ای مه روی، کین انگیختن؟ خون ما بر خاک عمدا ریختن
2 تنگ بر بستن کمیت فتنه را در شکارستان عشق انگیختن
3 کی روا باشد به کوی عاشقان، دل ز ما دزدیدن و بگریختن
4 جان به مهر خویش بستن، وانگهی کشته خود را به زلف آویختن
5 گشت خسرو مویی، از خود مگسلش سهل باشد موی را انگیختن