1 حسین آقا امیر لشکر آن بر دو رضا چاکر یکی سلطانِ طوس آن یک وزیر جنگِ ملکِ جم
2 چو بنمود این بنا برپا سرود ایرج به تاریخش بنای او چو عمر شاه و سردار سپه محکم
1 ز درج دیده در آودره ام لَالی را نثار مقبره ی درة المعالی را
2 گمان برم که برای چنین نثاری بود که درج دیده بیندوخت این لَالی را
1 خوش آن که او را در دل بود وِلایِ علی که هست باعث رحمت به دنیی و عقبی
2 پناه شاه و گدا ملجاً وَضیع و شریف مَلاذِ پیر و جوان مَهرَبِ فقیر و غنی
1 زان همه امّیدها که بودم در دل نیست کنون غیرِ ناامیدی حاصل
2 گفتم هرگز فرامُشم ننماید آن کو هرگز فرامُشش نکند دل
1 ای خایه به دست تو اسیرم بنمودهای از جماع سیرم
2 دستم نشود به تخم کَس بند تا باد تو کرده دست گیرم
1 به انگشتان پا از زیر کرسی ز کس ها کرده ام احوال پرسی
1 آب حیات است پدر سوخته حَبِّ نبات است پدر سوخته
2 وه چه سیه چرده و شیرین لب است چون شکلات است پدر سوخته