1 بزرگوارا در انتظار بخشش تو نمانده است مرا طاقت شکیبائی
2 سه چیز رسم بود شاعران طامع را نخست مدح و دوم قطعه تقاضائی
3 اگر بداد سوم شکرا اگر نداد هجا من آن دوگانه بگفتم سوم چه فرمائی
1 حبذا ای نسیم جان پرور وی مبارک پی خجسته ا ثر
2 ای زفر تو خاک دیبا پوش وی زدست تو آب جوشنگر
1 ای نقشبند عالم جان اندرین جهان نی نی که نیست هیچ پذیرای نقش جان
2 تو صورت جمالی لابل که گشته معنی آن که خود نبود صورتی روان