-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از منت شرم نیامد که پس از چندین مدح وعده های تو همه عشوه و تمویه بود
2 مردریگی که مرا خواهی دادن بدو سال چند محتاج بترویح و بتوجیه بود
3 من خجل میشوم از هر که بخواند شعرم تا ازان خواندنش آسایش و ترفیه بود
4 که چو از اول بر خواند که فی السعد الدین تا بآخر همه نیز و وله فیه بود
5 وانگهی زیبد کز خلعت و از بخشش تو کیسه من تهی و خانه من تیه بود
6 رایگان مدح تو بر گفتن نز عقل بود ورچه مدح تو چو تسبیح و چو تنزیه بود
7 هر چه در مدح تو گویند بدین همت وجود همچو در حق خدا گفتن تشبیه بود
8 هان نمیگویم از عهده آن بیرون آی کاینچنین بیتک ها از پی تنبیه بود