1 اهلی که بود خاک ره درد کشان کوته نظرش نه قدر دانست نه شان
2 ظاهر نشود ذره وش از پستی بخت جز در نظر بلند خورشید و شان
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 بخاک مرده اگر برق عشق برگیرد چراغ مرده دگر زندگی ز سر گیرد
2 گذر بکوی تو چون آورم ز جور رقیب که او سگی است که بر صید رهگذر گیرد
1 آنکه فرشته را ازو دست امید کوته است با دل ما بود ولی از دل خود کی آگه است
2 از بر ما چه میروی بهر خدا که باز گرد جان بفدای مرکبت چشم امید بر ره است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **